یکی از عاملان قتل مونا حیدری در اهواز خودکشی کرد
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۵۰۳۶
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، پس از انتشار این خبر و بر اساس اعتراف متهم ردیف اول این پرونده که همان شوهر قربانی به مقامات قضایی مطرح شده بود او دلیل این قتل وحشتناک و بی رحمانه را مشکلات ناموسی همسرش اعلام کرده بود.
بیشتر بخوانید: جنایت خونین در بندر انزلی / مردی که پدر خود را به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رساندقاتل بی رحم مدعی شده بود زن جوانش پس از فرار با یک مرد غریبه به ترکیه رفته و پس از پیگیریهای شوهرش به ایران بازگردانده شد و بعد از چند روز به دست همسر و برادر شوهرش که هر ۲ پسر عموی او بودند به قتل رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره پلیس آگاهی با اقدامات اطلاعاتی و پلیسی مخفیگاه عاملان جنایت را شناسایی کردند.
تیم جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم با هماهنگی علی حسن لو بازپرس ویژه قتل راهی مخفیگاه متهمان شدند و ساعت ۱۸ عصر ۱۸ بهمن ماه دو سال قبل، قاتل و برادرش را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
پس از گذشت چند روز و بنابر شرایط حاکم بر فضای روانی جامعه دادگاه این قتل هولناک در سریعترین زمان ممکن انجام شد و مقامات قضایی به صورت ویژه شروع به بررسی پرونده کرده و در حکمی و با توجه به رضایت اولیای دم مونا، سجاد متهم ردیف اول پرونده به اتهامات مباشرت در قتل عمدی و ایراد ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی و متهم دیگر به نام حیدر متهم دوم به اتهام معاونت در قتل عمدی محکوم شدند.
اما پس از رضایت اولیای دم همچنان جنبه عمومی جرم باقی مانده و بر این اساس متهم ردیف اول از حیث مباشرت در قتل عمدی به تحمل ۷ سال و نیم حبس تعزیری و از حیث جنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی به ۸ ماه حبس محکوم شد و متهم ردیف دوم که برادر شوهر زن جوان قربانی بود نیز به ۴۵ ماه حبس تعزیری از باب معاونت در قتل عمدی محکوم شد.
پس از گذشت حدود یک سال و نیم از وقوع این حادثه تلخ بر اساس گفتههای یک منبع آگاه متوجه شد اواسط شهریور ماه ۱۴۰۲ متهم ردیف دوم حیدر برادر همسر مونا حیدری که در زمان وقوع قتل ۱۳ سال بیشتر نداشت با ابراز عذاب وجدان از زمان کشته شدن مونا و فراموش نکرده چهره او خود را در سن ۱۵ سالگی حلق آویز و به زندگی خود پایان داده است.
تحقیقات در خصوص این پرونده در دستور کار پلیس آگاهی خوزستان قرار گرفته است.
کد خبر: 1200694 برچسبها قتلمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: قتل قتل عمدی متهم ردیف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۵۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
روزنامه اعتماد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است»، به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود.
پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»